حاج مهدی کوزه کنانی (۱۳۳۷-۱۲۵۴ هجری قمری) بازرگانی آزاده و روشنفکر صدر انقلاب مشروطه بود که دوشادوش جوانان جانباز تبریز در جهت پیشبرد انقلاب ، شب و روز در تلاش بود و به حق به لقب ابوالمله مفتخر گشت. وی نخستین رئیس انجمن ایالتی آذربایجان بود و مهر انجمن در تحویل او بود.
برخی پیشروان جنبش تبریز و نمایندگان انجمن میریعقوب، حاجی غنی صراف، میرزا جواد ناطق (ناصح زاده)، حاجی نظامالدوله، شادروان شیخ سلیم، میرزا فضلعلی آقا، شرفالدوله، هدایتالله میرزا، حاجی محمد آقا حریری، حاجی نظامالدوله، مهدی کوزهکنانی، آنسوتر حاجی ملکالتجار، آنسوتر مرتضوی، آنسوتر حاجی معینالرعایا
وی خانه مجلل خود را که امروز به عنوان خانه مشروطیت مطرح است، در اختیار انجمن ایالتی گذاشت تا تصمیمات لازم در جهت پیشبرد انقلاب در آن محل اتخاذ شود. انقلابیون نفوذ معنوی وی را همطراز تفنگ ستارخان و باقرخان و همپایه تاثیر نطق های آتشین خطبای بزرگ می دانستند.
حاج مهدی کوزه کنانی معروف به ابوالملّه، از تجار و بازاریان معتبر تبریز بود. با شروع جنبش مشروطیت با وجود سن بالا به جنبش پیوست و از بنیان گذاران انجمن عدالت طلبان تبریز بود که بعدا به انجمن ملی تبریز تغیر نام داد.
در قضیه مقاومت محمد علی میرزا ولیعهد و در نتیجه تحصن تبریزیان در مسجد صمصام و کنسولگری انگلیس در سال ۱۳۸۵ هجری قمری که با سخنرانی های آتشین میرزا جواد ناطق و میرزا حسین واعظ همراه بود، وی کمک مالی فراوانی به متحصنین می نمود. وی مٌهردار انجمن بود و جلسات انجمن در خانه او برگزار می گردید. بعلت سن بالا و محبوبیت نزد مردم به او لقب ابوالملّه داده بودند. در مبارزه بین مستبدین و مشروطه طلبان، چندین بار نقشه ترور وی کشیده شده و یکبار درب خانه وی را آتش زدند. خانه وی از سوی سازمان میراث فرهنگی آذربایجان به موزه مشروطیت تبدیل شده است.
در درگیریهای نهضت مشروطیت دو تن از پیشگامان این جنبش از سوی مردم به لقب “ابوالمله “ملقب شدند که هر دو آذربایجانی بودند که یکی از آنها حاج مهدی کوزه کنانی بود. نقش مهم وی در پیروزی انقلاب مشروطیت را مردم تبریز با یک مثل مشهور به خوبی ادا میکردند. مردم تبریز میگفتند: “مشروطه را در آذربایجان دو تا سنگ و یک کلاه و سه خنجر نگهداشت و از خطر نابودی نجات داد”.
آن دو تفنگ عبارت بود از تفنگهای ستارخان و باقرخان و کلاه حاج مهدی کوزه کنانی که در مواقع حساس آن را به زمین میکوبید و فریاد میکشید و به بدینوسیله نظر خود را پیش میبرد.
اعتبار شخصیت و فداکاریهای ابوالمله سبب شد که وی بهزودی موردتوجه متحصنین قرار گیرد و بهعنوان پیشکسوت آزادیخواهان شناخته شود. پس از آنکه آزادیخواهان تبریز در گام اول به پیروزی میرسند شروع به ایجاد تشکیلات میکنند و اولین شورای ملی را با نام انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز به وجود میآورند. مرحوم حاج مهدی نهتنها به عضویت آن برگزیده میشود بلکه بهعنوان نخستین رئیس انجمن نیز انتخاب میگردد و مهر انجمن به ایشان تحویل داده میشود. در دورههای بعدی نیز نهتنها همیشه در انجمن عضویت دارد بلکه یکی از اعضای برجسته و موجه آن محسوب میشد.
ابوالمله از چند جهت در انجمن دارای وجهه و قدرت کلام بود. نخست اینکه وی از طریق مرکز غیبی هدایت میشد؛ لذا افکار و ایدههای مترقی که توسط ابوالمله در انجمن مطرح شد در واقع طرحهایی بود که از سوی مرکز غیبی ارائه میگردید. دیگر آنکه چون دارای کبر سن بود و همیشه از حقوق مردم دفاع میکرد؛ به مرکز ثقل این شورای ملی تبدیل گشته بود. او همیشه در انجمن طرف مردم را میگرفت و با اعضای محافظهکار و غیرانقلابی آن در مبارزه بود.
در بین مردم و آزادیخواهان محبوبیت زیادی داشت و تودهها وی را به عنوان پدر دلسوز مورد حمایت و پشتیبانی قرار میدادند، همان قدر نیز مورد کینه و عداوت دشمنان مشروطه و طرفداران استبداد بود، بهطوری که درباریان وی و چند تن دیگر از هم رزمانش را مانع اجرای مقاصدش میبینند و تصمیم به ترور آنها میگیرند ولی توطئه در پی هشدار مجاهدین کشف و خنثی میشود.
دربار قاجار آنها را نیک شناخته بود و میدانست که مرحوم کوزه کنانی و یارانش با اعتقادی راسخ در راه استقرار آزادی از همه چیزشان گذشتهاند؛ چنانکه پس از انحلال مجلس و استیلای استبداد صغیر نهتنها مشروطه و آزادی در سراسر کشور از بین رفت؛ بلکه سکوت و خفقان وحشتناکی تمام نقاط ایران را فراگرفت. فقط چند تن از معدود رهبران انقلاب در تبریز خود را نباخته و مردم تبریز را برای مقابله با استبداد صغیر آماده ساخته بودند که شادروان ابوالمله جزو آنان بود.
به همین علت بود که وی و خانوادهاش همیشه در معرض خطر واقع میشد و در واقع سپرده بلای انقلاب بود. لوطیان محله دوهچی و سواران دولتی هروقت فرصتی به دست میآورد به منزل ابوالمله که در محله راسته کوچه قرار داشت حمله میکردند و حتی یکبار نیز موفق شدند خانه او را آتش بزنند؛ زیرا منزل آن مرحوم در طول درگیری نهضت مشروطیت به یکی از کانونهای پرحرارت جنبش تبدیل شده بود و نهت نها پناهگاه ضعفا و ستمدیدگان بود؛ بلکه مرکز الهام انقلابیون و مجاهدین نیز بود، بهطوریکه ستارخان سردار ملی در روز خواباندن بیرقهای سفید از منزل این رادمرد نیکنام خارج شده و به آن کار انقلابی سرنوشتساز دست زد.
پس از استیلای روس های تزاری در آذربایجان و تحمیل کردن صمد شجاعالدوله به عنوان فرمانروای کل آذربایجان که منجر به مهاجرت و شهادت اغلب آزادی خواهان و مجاهدین گردید مرحوم حاج مهدی کوزه کنانی بنا به سابقه دوستی که با صمدخان داشت کمتر صدمه دید ولی چندی بعد در کنج عزلت وفات یافت. منزل مرحوم حاج مهدی کوزه کنانی به همان شکل در محله راسته کوچه باغ است و بنا به اهمیت تاریخی سازمان حفظ میراثفرهنگی آذربایجان آن را خریداری کرده و اکنون بهعنوان خانهٔ مشروطیت نگهداری میشود.