عاشیق محمد جعفری معروف به قشم جعفری در سال ۱۲۸۰ در روستای کندرود، از دهستان های بخش صوفیان از توابع شهرستان شبستر دیده به جهان گشود. پدرش عاشیق محمد علی کشاورز، اهل هنر و شاعر بوده است و گفته می شود پنجمین جد پدری ایشان “عاشیق خسته قاسیم “متولد روستای تیکمه داش میانه است.
پدر عاشیق قشم در هشت سالگی دار فانی را وداع گفته و مادرشان نیز یک سال بعد درگذشت تنها چهار بهار از زندگی استاد سپری شده بود که به شهر باکو رهسپار شد و پس از 20 سال حضور در این کشور و همنشینی با عاشیق ها و هنرمندان این دیار، به سال 1313 شمسی به ایران بازگشت. استاد به همراه چند تن از جوانان روستا جهت اقامت به آذربایجان رفت و در آنجا ضمن کارگری برای امرار معاش فنون ساز را به طور کامل نزد اساتید مسلم ساز عاشیقی از جمله” مسلم یوسف اوف” آموخت پیشرفت ایشان بعد از چندی چنان چشم گیر بود که آوازه شهرتشان به اقصی نقاط باکو و شهرهای همجوار رسید و مردم هنر دوست از اطراف برای دیدن ایشان و بهره مندی از هنرشان به دیدار ایشان می آمدند.
عاشیق قشم نه تنها در موسیقی عاشیقی سرآمد و استاد به تمام معنی بود، بلکه در حوزه شعر نیز از شخصیت های بارز و آفریننده قطعات و بایاتی های(دو بیتی) ماندگار در تاریخ ادبیات آذربایجانی است که «قوشما» های او امروز نیز با ساز عاشیق ها همزادی و همخوانی دارد.
توجه به احساسات عاطفی و محبت درونی انسان ها، عشق به وطن و سرزمین مادری و ائمه اطهار (ع) از ویژگی های مهم اشعار «عاشیق قشم» است که در اوزان هجایی در قالب غزل و با مضامین دینی، فلسفی و افسانه ای سروده شده است.
او در اشعارش ‘زامبور قشم’، ‘ قلندر’ و ‘ قشم ‘ تخلص کرده و سروده هایش با آهنگ های «کسمه – شکسته» و «قاراباغ – شکسته سی» بیش از سایر عرصه های شعری نمود دارد.
عاشیق قشم با اساتید بزرگی از جمله “صمد وورغون”،”استاد حسین عارف”،” استاد حسین جوان” شاعر سلیمان رستم دیدار کرد و هنرش را به آنان عرضه داشت و با استقبال خوبی رو به رو شد و شهرتش افزایش یافت.
در سن ۳۲ سالگی غم غربت ایشان را روانه وطن اصلی خود نموده و در روستای کندرود سکنی گزید استاد در سال۱۳۱۳ شمسی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۲ فرزند پسر و ۲ فرزند دختر بوده است ایشان ضمن اشتغال به کشاورزی در مراسم و محافل محلی شرکت نموده و هنرنمایی می کرد عاشیق قشم با دیدن ظلمی که توسط زمین دارها و افراد سر سپرده رژیم شاهنشاهی نسبت به مردم می شد مردم را به عدم تبعیت از آنان فرا می خواند این امر موجب شد تا بارها توسط ماموران رژیم شاهنشاهی مورد آزار و اذیت قرار گیرد و یک بار هم به ۹ ماه زندان محکوم شد. در آن زمان دانش آموزان شعرهای عاشیق قشم را از حفظ می خواندند و گریه می کردند که چرا این آقا را اذیت می کنند.
عاشیق مجبور شد زن و فرزندانشان را رها کند و به کوه و بیابان برود اما حمایت مردم از ایشان و آرمان هایشان نام ایشان به عنوان یک مبارز خستگی ناپذیر بر علیه ظلم و ستم در بین اهالی منطقه به یادگار گذاشت.
عاشیق قشم این دوران را با سرودن اشعار مختلف در موضوع وطن به زیبایی بیان کرده است:
‘ قشم بولبول ایدی گول بوداغیندا (قشم بلبلی بود بر شاخساری)
بئش ایل قاچاق اولدو میشوو داغیندا (فراری شد پنج سال در میشوداغی)
اوخودوم بو سئوزو باباباغیندا (یرودم این شعر را در باباباغی)
آلقیش اولسون سنه ، قوجامان تبریز’ (درود بر تو ای تبریز پیر)
عاشیق قشم همواره عشق و علاقه خود به بزرگان و مبارزان راه آزادی در آذربایجان را در سروده ها و نواهایش مورد اشاره قرار داده که نمونه ای از آنها به شرح ذیل است:
شئیخ سلیم، باقیرخان، حئیدر عموغلو (شیخ سلیم، باقرخان، حیدرخان)
بابک، ستارخان هم باغبان ائل اوغلو (بابک، ستارخان و نیز حسین خان باغبان)
قاچاق نبی، هجر، نیگار، کور اوغلو (نبی، هاجر، نگار و کوراوغلو)
خییابانی کیمی بیر روحانیم وار ( روحانی مبارزی چون خیابانی دارم)
شخصیت های بزرگ، نویسندگان ،شعرا، عاشیق ها به دیدارش می آمدند از جمله استاد محمد حسین شهریار ،صمد بهرنگی، محمد تقی زهتابی، سلیمان رستم، یحیی شیدا، حسن راشدی، عاشیق عمران حیدری، عاشیق حسین جوان، زبان شناس مشهور ترکیه یاووزآق پینار و…که بارها با ایشان دیدار و جلساتی برگذار نمودند از جمله شاگردان او می توان به عاشیق حسن اسکندری، عاشیق غلام قربانی و عاشیق یعقوب چوپانیان اشاره نمود.
استاد عاشیق قشم جعفری در تاریخ 2 مهر 1368 در سن ۸۸ سالگی دارفانی را وداع گفتند و باحضور پرشکوه اهالی ارونق و انزاب در روستای مادریشان کندرود صوفیان تشییع و به خاک سپرده شدند. روحش شاد و یادش گرامی باد.
اشعار استاد توسط آقای داور زمانخانی دبیر انجمن ادبی شیخ محمود شبستری در دو جلد تحت عنوان “ائل منی آتماز” و ”وطن بولبولیم ائل شاعریم“ جمع آوری و چاپ گردیده است. و کتابی تحت عنوان “عاشیق قشمین یاشایشی و یارادجیلیغی” توسط فرزندش مظاهر جعفری و استاد محمد خانی چاپ گردید که به شرح زندگانی و آثار وی پرداخته است.
قابل ذکر است که اشعار و سروده های عاشیق قشم محل استناد اساتید و عاشق های جمهوری آذربایجان و کشور عزیزمان از جمله عاشیق های تبریز ،اردبیل ،زنجان و اورمیه می باشد.
منابع:
سیمای هنرمندان ایران 479/5
شانجان فولکلور و ادبیاتی 457-459
گذری بر تاریخ و جغرفیای سیس و توابع 55-56
تسوج در گذر تاریخ 479-484
نگاهی به جغرافیای شبستر، تسوج و صوفیان 505-506
گونئی مدنیتی اوجاغی 7/6-11
عاشیق های اذربایجان 780
دانشنامه ارونق و انزاب جلد دوم 285-291